قیدها در زبان انگلیسی – حرف O

قیدها در زبان انگلیسی - حرف O

قیدها در زبان انگلیسی – حرف O همراه با مثال‌هایی جهت درک بهتر کاربرد این قیدها در قالب یک ویدئو در سایت Hi English به نمایش گذاشته شده‌اند.

یادگیری قیدها، یکی از اصول آموزش زبان انگلیسی محسوب می‌شود.

مثال‌هایی از قیدها در زبان انگلیسی – حرف O

در زیر بیست قید زبان انگلیسی را که با حرف O شروع می‌شوند، به همراه مثال و ترجمه فارسی برای شما فهرست کرده‌ام.

  1. Obviously: Obviously, the candidate had no experience in the field. (به طور آشکار، کاندیدا در این زمینه تجربه‌ای نداشت.)
  2. Occasionally: I occasionally like to take a break from work and go for a walk. (گاهی اوقات دوست دارم از کار استراحت کنم و برای پیاده‌روی بروم.)
  3. Once: Once you learn how to ride a bike, you never forget how. (یکبار که یاد می‌گیرید چگونه با دوچرخه سواری کنید، هیچ وقت فراموش نمی‌کنید.)
  4. Only: She only eats vegetables and fruits. (او تنها سبزیجات و میوه می‌خورد.)
  5. Otherwise: You should hurry up, otherwise you will miss the train. (باید شتاب بکنید، در غیر این صورت قطار را از دست خواهید داد.)
  6. Outwardly: The company appeared outwardly successful, but was struggling internally. (شرکت بیرونیا موفق به نظر می‌رسید، اما در داخل با مشکلات روبرو بود.)
  7. Offhandedly: He offhandedly dismissed her suggestion without even considering it. (او بدون هیچگونه توجه، پیشنهاد او را رد کرد.)
  8. Outrageously: The prices at the restaurant were outrageously high. (قیمت‌ها در رستوران بیش از حد بالا بود.)
  9. Often: She often goes to the gym after work. (او اغلب بعد از کار به باشگاه می‌رود.)
  10. Onward: We must onward, even when the path is difficult. (ما باید به جلو برویم، حتی زمانی که مسیر سخت باشد.)
  11. Overboard: He went overboard with his criticism of the project. (او در انتقاد از پروژه خود بیش از حد رفت.)
  12. Otherwise: I don’t have any options otherwise. (دیگر گزینه‌ای ندارم.)
  13. Obviously: Obviously, he wasn’t paying attention during the lecture. (به طور آشکار، او در حین سخنرانی توجه نمی‌کرد.)
  14. Once: Once you try this dish, you’ll want to make it again and again. (یکبار که این غذا را امتحان کنید، دوست خواهید داشت بارها و بارها درست کنید.)
  15. Often: She often forgets her keys in the car. (او اغلب کلید‌های خود را در ماشین فراموش می‌کند.)
  16. Only: The store only has one left in stock. (فروشگاه تنها یکی از این کالا در انبار دارد.)
  17. Overhead: The birds flew overhead in a V-formation. (پرنده‌ها به شکل حرف V در هوای بالا پرواز کردند.)