7 استراتژی ناموفق آموزش زبان

استراتژی ناموفق آموزش زبان

7 استراتژی ناموفق آموزش زبان را در این درس با هم مرور می‌کنیم و در مورد نحوه رفع آنها با هم صحبت می‌کنیم. در اینجا یک سناریوی رایج وجود دارد:

  • شما تصمیم می‌گیرید یک زبان یاد بگیرید و به همه دوستان و خانواده خود این هدف را می‌گویید.
  • سپس آن‌ها در مورد “بهترین” راه برای یادگیری زبان دوم به شما می‌گویند (حتی اگر خودشان به هیچ زبان دیگری صحبت نمی‌کنند) .
  • یکی می‌گوید: «کلاس بگیر!»
  • دیگری پیشنهاد می‌کند: «در زبان مدرک بگیر» .
  • “فقط تعداد زیادی فیلم تماشا کنید” نفر سوم این پیشنهاد را می‌دهد
  • همه این استراتژی‌ها عالی به نظر می‌رسند، بنابراین شما یکی را انتخاب کرده و با خوشحالی وارد آن می‌شوید.
  • سه هفته (یا سه سال) سریع به جلو حرکت کنید و به سختی می‌توانید یک جمله بسازید. خسته شده‌اید، یادگیری زبان را رها می‌کنید.

یعنی تا زمانی که دوباره آن را با یک استراتژی جدید جایگزین کنید. با هر استراتژی جدیدی که امتحان می‌کنید، همین اتفاق می‌افتد. در نهایت کاملاً تسلیم می‌شوید.

نکته اینجاست: اکثر استراتژی‌های رایج یادگیری زبان کار نمی‌کنند زیرا آن‌ها مهم‌ترین قانون یادگیری زبان را نادیده می‌گیرند: شما نمی‌توانید فقط یک زبان را مطالعه کنید – باید از آن استفاده کنید.

امروز توضیح می‌دهم که چرا برخی از محبوب‌ترین استراتژی‌های یادگیری زبان کار نمی‌کنند و چگونه رویکرد خود را برای ارتقای سریع مهارت‌های زبانی خود تنظیم کنید.

استراتژی شماره 1: در کلاس زبان به سبک آکادمیک شرکت کنید

کلاس‌های درس بهترین مکان برای یادگیری زبان نیستند. صرف بیشتر وقت برای گوش دادن منفعلانه به صحبت‌های شخصی در مورد زبان (اغلب به زبان مادری شما!) با صحبت بسیار کم از سوی شما، استفاده ضعیف از زمان شما است.

تعداد دانش‌آموزانی که با بیش از 5 سال آموزش در کلاس به زبانی فارغ‌التحصیل می‌شوند که هنوز نمی‌توانند مکالمه داشته باشند، نشان می‌دهد که یادگیری در کلاس بهترین راه برای صرف وقت یا هزینه شما نیست.اگر هنوز مجبورید در کلاسی شرکت کنید (مثلاً برای دوره کالج) ، در اینجا چند راه وجود دارد که می‌توانید روند آهسته یادگیری در کلاس را طی کنید و کارها را برای فراگیری سریع زبان تسریع کنید.

پاسخگویی را در خارج از کلاس درس دریافت کنید. رایج‌ترین استدلال به نفع کلاس‌های زبان این است که مطالعه موثر به تنهایی بسیار دشوار است. و در حالی که کلاس‌ها می‌توانند برای وادار کردن شما به یک برنامه مطالعه و مسئولیت پذیری عالی باشند.

زمان کلاس خود را با زمان مساوی برای صحبت کردن به زبان تکمیل کنید. در italki، بازاری برای آموزگاران و معلمان زبان آنلاین، می‌توانید هزاران زبان مادری را به ده‌ها زبان بیابید. یک ساعت وقت صرف شده با یک فرد بومی برای صحبت به زبان و مرور مطالبی که در کلاس درس می‌آموزید، همیشه موثرتر از چندین ساعت خودآموزی در کتابخانه دانشگاه است.

راهبرد 2: مطالعه زبان شناسی در مدرسه را در نظر بگیرید

زبان شناسی همه چیز در مورد جدا کردن زبان‌ها و کشف نحوه عملکرد آن‌هاست. اگر یک زبان یک ماشین است، پس زبان شناسی به درون موتور نگاه می‌کند.

بسیاری از زبان آموزان معتقدند که دانستن قوانین یک زبان به این معنی است که می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید. این یک باور عجیب است زیرا اغلب در مناطق دیگر کاربرد ندارد. اگر تمام قوانین کیک بوکسینگ را می‌دانستید، آیا از ورود به رینگ مطمئن بودید؟ امیدوارم اینطور نباشه!

بسیاری از زبان شناسان در واقع بیش از یک زبان صحبت نمی‌کنند، بنابراین در موقعیتی نیستند که به شما در توسعه مهارت‌های اکتساب زبان کمک کنند. در حالی که زبان شناسی جذاب است، در واقع کمک به شما در استفاده مستقیم از یک زبان مربوط نمی‌شود.

اگر خود را وقف مطالعه ساختار زبان کرده‌اید، من کلاه خود را به شما هدیه می‌کنم. اما این مانند توانایی برقراری ارتباط به زبان نیست.

درک کنید که درس خواندن و صحبت کردن متفاوت است. بهترین راه برای انتقال از “دانشجوی زبان” به “صحبت کننده زبان” این است که تمرکز خود را از یادگیری کتاب به “استفاده از زبان” تغییر دهید.

برای جلوگیری از اختلاط این دو با هم، تمرکز خود را تقسیم کنید و هر یک را به عنوان یک موضوع کاملاً مجزا در نظر بگیرید.

تصور کنید که در طول روز به عنوان مجری رادیو کار می‌کنید و همچنین به نواختن گیتار علاقه مند هستید. آن‌ها هر دو با موسیقی مرتبط هستند، اما از منظرهای بسیار متفاوت. مطالعه زبان شناسی هرگز نباید جایگزینی برای تمرین زبان مقصد شما باشد.

استراتژی 3: تماشای فیلم و برنامه‌های تلویزیونی

تلویزیون برای زبان انگلیسی

تماشای فیلم یا برنامه‌های تلویزیونی به عنوان راهی برای یادگیری “منفعلانه” یک زبان، مانند رویای یک زبان آموز به نظر می‌رسد. یعنی تا زمانی که واقعاً آن را امتحان کنید.

فراگیری زبان غیرفعال یکی از آن افسانه‌هایی است که در درون هر یک از ما “جانور کاناپه” تنبل را شکار می‌کند که سعی می‌کند چیزی را بدون هیچ تلاشی به دست آورد. یادگیری زبان کار می‌خواهد. همانطور که قبلاً گفتم، شما نمی‌توانید با گوش دادن منفعلانه به یک زبان مسلط شوید.

فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی می‌توانند کمک کنند، اما اگر روزی هشت ساعت خود را جلوی یک صفحه نمایش بگذارید، نه. شما با انجام این کار به احتمال زیاد زبانی را یاد نمی‌گیرید تا اینکه با تماشای هواپیما خلبان شوید. شما فقط به رویکرد و طرز فکر صحیح نیاز دارید.

من قبلاً در مورد چگونگی استفاده مؤثر از فیلم‌ها برای مطالعه یک زبان نوشته‌ام. در آن، من تکنیک‌هایی را در مورد نحوه استفاده مؤثر از فیلم‌ها برای تقویت پروژه‌های یادگیری زبان به اشتراک می‌گذارم.

در اینجا برخی از ایده‌های کلیدی آورده شده است:

فقط فیلم را تماشا نکنید مطالعه کن. تماشای یک فیلم برای سرگرمی به این معنی است که شما روی یادگیری زبان متمرکز نیستید. با فیلم مانند کتاب درسی رفتار کنید و مطالب را مطالعه کنید.

چیزها را به بخش‌های قابل مصرف و قابل تکرار تقسیم کنید. یک فیلم دو ساعته زبان بسیار زیادی است که نمی‌توان آن را به یکباره جذب کرد. آن را به بخش‌های 10 دقیقه‌ای یا کمتر تقسیم کنید و چندین بار آن‌ها را مرور کنید تا زمانی که واقعاً چیزهای اساسی یاد بگیرید.

استراتژی 4: گوش دادن به آهنگ‌های زبان انگلیسی

گوش کردن به موسیقی

مانند فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی، گوش دادن به موسیقی اغلب به عنوان یک مسیر جادویی برای یادگیری زبان در نظر گرفته می‌شود. مشکل این است که آهنگ‌ها شاعرانه نوشته می‌شوند بنابراین معمولا منبع خوبی برای دستور زبان و واژگان روزمره نیستند.

گوش دادن به آهنگ‌ها جای خود را در یک ماموریت یادگیری زبان دارد – تا زمانی که رویکرد درستی داشته باشید.

با هم آواز بخوانید
به جای تکرار، فقط توصیه می‌کنم همان کاری را که برای فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی انجام می‌دهید انجام دهید: موسیقی را مطالعه کنید (منفعلانه گوش نکنید) ، بخش‌ها را تکرار کنید (برای درک واقعی مطالب) و درگیر شدن با آهنگ (فقط گوش نده – آواز بخوان!) .

استراتژی 5: از سیستم Rosetta Stone/Pimsleur/DuoLingo استفاده کنید

سیستم‌های معروف یادگیری زبان مانند DuoLingo و Pimsleur مزایای مثبتی دارند. DuoLingo یادگیری زبان را بازی می‌کند که در اصل خوب است. سیستم Pimsleur به حذف عبارات خاص از طریق آموزش صوتی کمک می‌کند. Rosetta Stone است … متأسفم، من نمی‌توانم به هیچ ویژگی بازخرید کننده‌ای فکر کنم … زرد. بله، زرد را فوق العاده خوب انجام می‌دهد!

اما هر سیستمی که بخرید یک عیب بزرگ دارد که نمی‌توانید از آن فرار کنید: آن‌ها برای شما و زندگی شما طراحی نشده‌اند. بیشتر کلمات و عباراتی که استفاده می‌کنید در زندگی شما مفید نخواهند بود و این کارایی این برنامه‌ها را کاهش می‌دهد.

آنچه برای شما مناسب است را انتخاب کنید
اگر می‌خواهید از این سیستم‌ها استفاده کنید (شاید آن‌ها را به عنوان هدیه تولد به شما داده‌اند) ، سه توصیه وجود دارد که به شما کمک می‌کند از هر کدام بهترین استفاده را ببرید.

نظرات من در مورد هر سیستم را بخوانید. حتماً بررسی سیستم Rosetta Stone، رویکرد Pimsleur برای آموزش زبان، و برنامه یادگیری زبان Duolingo را بررسی کنید تا دیدگاه بزرگی از طرفداران و مخالفان هر کدام را در اختیار شما قرار دهد.

با مرور هر سیستم، فهرستی از واژگان و عبارات شخصی‌سازی شده خود را ایجاد کنید. اگر موضوع درس «خرید کردن» است، پس فهرستی از 20 کالایی که خودتان به طور منظم برای آن‌ها خرید می‌کنید بنویسید و آن‌ها را به فلش کارت خود اضافه کنید. این به شما امکان می‌دهد از ساختار جمله و دستور زبانی که یاد می‌گیرید با واژگان مرتبط استفاده کنید.

سوراخ‌ها را در مواد آن‌ها وصل کنید. هر سیستمی دارای کاستی‌هایی است، پس با تلاش خود جاهای خالی را پر کنید. به عنوان مثال، اگر سیستم شامل صحبت کردن زیاد نیست، حتماً با افراد بومی صحبت کنید. یا اگر سیستم تمرین گوش دادن زیادی را ارائه نمی‌دهد، مطالب شنیداری را به صورت آنلاین پیدا کنید.

استراتژی 6: ترجمه یک کتاب تا زمانی که زبان را یاد بگیرید

زمانی که اولین زبان جدیدم را شروع کردم – اسپانیایی – با یک نسخه از El señor de los anillos (ارباب حلقه‌ها) نشستم و به این فکر کردم که اگر خودم را مجبور به خواندن آن با فرهنگ لغت در دستم کنم، مطمئناً زمانی که کارم تمام شود بر این زبان مسلط خواهم بود.

یک هفته تمام طول کشید تا به صفحه 2 رسیدم!

این روش ممکن است منطقی به نظر برسد، اما کاملا غیر عملی است. زمان زیادی می‌برد. شما همچنین به سبک زبان خاص نویسنده محدود خواهید شد که ممکن است برای افراد بومی عجیب به نظر برسد.

آیا می‌توانید زبان را از یک کتاب یاد بگیرید؟ کاملا! اما فقط با رویکرد درست.

داستان برای بزرگسالان جوان
کتاب‌ها باید مکمل برنامه تحصیلی زبان باشند، نه هسته اصلی آن. و درست مانند سینما، تلویزیون و موسیقی، باید ذهنیت خود را از سرگرمی به آموزش تغییر دهید.

توصیه می‌کنم کتابی را انتخاب کنید که به زبان مادری خود به آن دسترسی دارید تا بتوانید آن‌ها را در کنار هم مقایسه کنید. رمان‌های بزرگسالان جوان (فکر کنید: هری پاتر) برای این کار بسیار خوب عمل می‌کنند، زیرا زبان مورد استفاده خیلی سبک نیست و واژگان آن خیلی پیشرفته نخواهد بود.

در اینجا پیشنهادات من در مورد استفاده از کتاب برای یادگیری زبان وجود دارد:

  • کتاب را در بخش‌هایی مانند پاراگراف به پاراگراف بررسی کنید.
  • کتاب را به زبان مادری خود دریافت کنید تا بتوانید قبل از خواندن ادامه مطلب، اصل هر بخش را دریافت کنید.
  • نسخه زبان خارجی را پیش نمایش کنید تا ببینید بدون مطالعه متن چقدر می‌توانید بفهمید.
  • هر کلمه‌ای را که نمی‌دانید چندین بار ظاهر می‌شود انتخاب کنید و آن‌ها را به فلش کارت خود اضافه کنید.
  • متن را برای معلم خود بخوانید تا روی تلفظ و لهجه شما کار کند.
  • یک گوینده بومی را ضبط کنید که متن را با سرعت معمولی و آهسته بیان می‌کند. متناوبا، کتاب صوتی را بردارید.
    متن را چندین بار مرور کنید. ابتدا مطمئن شوید که آنچه گفته می‌شود را متوجه شده‌اید. سپس تلفظ آن را تمرین کنید.

اگر چندین ساعت برای هر بخش از کتاب وقت بگذارید، متوجه خواهید شد که درک و استفاده از زبان شما به سرعت بهبود می‌یابد.

استراتژی 7: فقط با زبان آموزان دیگر تعامل داشته باشید

اگر در یک کلاس هستید یا دوستانی دارید که در حال یادگیری زبان هستند، ممکن است فکر کنید که گرد هم آمدن برای تمرین زبان مهارت‌های شما را تقویت می‌کند. از این گذشته، آیا صحبت کردن تا حد امکان مهم نیست؟

ملاقات با زبان آموزان دیگر برای تمرین صحبت کردن می‌تواند واقعا مفید باشد. مشکل این است که بعید است آن‌ها شما را فراتر از سطح فعلی صحبت کردنتان بکشانند. برای سرعت بخشیدن به یادگیری خود، باید با سخنرانان بومی تعامل داشته باشید.

بهترین فردی که هنگام یادگیری یک زبان جدید با او صحبت می‌کند، زبان مادری آن زبان است. شما در معرض ظرافت‌های ظریفی در نحوه استفاده از زبان هستید که ممکن است در غیر این صورت متوجه نشوید. واقعاً ارزشمند است.

اگر زبان مادری در منطقه خود نمی‌شناسید، از قدرت اینترنت برای یافتن معلم در italki، از طریق جلسات محلی، کوچ‌سرفینگ یا برنامه HelloTalk استفاده کنید. راه‌های بسیار خوبی برای یافتن افراد بومی آنلاین وجود دارد که واقعاً هیچ بهانه‌ای ندارید.

تنها روشی که کار نمی‌کند، رویکردی است که از آن دست می‌کشید
همانطور که می‌بینید، هر رویکردی می‌تواند کارساز باشد، در صورتی که به درستی از آن استفاده شود. بزرگترین اشتباهی که من می‌بینم زبان آموزان مرتکب می‌شوند یک رویکرد خاص نیست، بلکه عدم انعطاف پذیری در رویکردشان است.

به طور مداوم استراتژی یادگیری زبان خود را ارزیابی کنید و خارج از چارچوب فکر کنید تا آن‌ها را به بهترین نحو تطبیق دهید.

کلاس زبان خود را دوست ندارید؟ چه کاری می‌توانید در خارج از آن اتاق انجام دهید تا شانس خود را افزایش دهید؟

مطالعه زبان شناسی به شما در برقراری ارتباط کمک نمی‌کند؟ مکمل با زمان صحبت کردن به زبان.

پیدا کردن فیلم، موسیقی یا کتاب بی‌اثر؟ آن‌ها را بشکنید و تمرکز مطالعه خود را محدود کنید.

صحبت کردن با افراد اشتباه؟ به دنبال راه‌هایی برای یافتن آن‌ها در اینترنت باشید.

شما این قدرت را دارید که رویکرد خود را تغییر دهید و تسلط پیدا کنید. بنابراین رویکرد یادگیری زبان را هک کنید و زبان خود را ارتقا دهید!

نکته‌های دیگری درباره استراتژی ناموفق آموزش زبان

یادگیری زبان انگلیسی ممکن است برای برخی افراد چالش‌برانگیز باشد و در صورت عدم توجه به استراتژی های مناسب، ممکن است نتوانند به دلایل مختلف به موفقیت دست یابند.

استفاده از روش های نامناسب مثل فقط حفظ کردن لغات بدون درک و استفاده، عدم تمرین مکالمه و تلاش برای یادگیری در محیط های خشک و نامناسب مثل کلاس های مزدوج ممکن است باعث شکست شما در یادگیری زبان انگلیسی شود.

همچنین، عدم تمرکز بر مهارت های شنیداری و تلفظ نیز می‌تواند به خصوص در آموزش آنلاین، مشکل ساز شده و در بهبود مکالمه شما تاثیر بگذارد.

در سریع‌ترین زمان ممکن، زبان انگلیسی را یاد نگیرید، بهتر است به جای اینکه به صورت مسلط و بی پشتوانه سراغ یادگیری آن بروید، از رویکردهای یادگیری مثل تدریس شخصی، محیط های زبانی مناسب، استفاده از مدارس و دوره های آموزشی معتبر، خود‌آموزی با استفاده از یادگیری آنلاین که با ابزارهایی مثل فیلم، کتاب، پادکست و … همراه می‌شود بهره ببرید.

داستانی درباره استراتژی ناموفق آموزش زبان

داستان انگلیسیآیا به دنبال یادگیری زبان انگلیسی هستید؟ مطمئناً استراتژی های ناموفق یادگیری زبان برای شما جذاب خواهد بود. در ادامه، با یک داستان کوتاه انگلیسی با ترجمه فارسی و نکات آن درباره استراتژی های ناموفق یادگیری زبان آشنا خواهید شد:

Jack Story

Once upon a time, there was a boy named Jack who was very excited to learn English. He enrolled in an English course and bought a lot of English books, but he soon realized that his strategy for learning English wasn’t working.

داستان جک

روزی پسری به نام جک بسیار برای یادگیری زبان انگلیسی هیجان‌زده شد. او در یک دوره زبان انگلیسی ثبت نام کرد و کتاب های بسیاری را به زبان انگلیسی خرید، اما به زودی متوجه شد که استراتژی یادگیری زبانش به درستی کار نمی‌کند.

Notes

Jack’s only focus was on memorizing vocabulary without actually understanding the meaning behind it. He rarely practiced speaking or listening, and he never tried to use English in real-life situations. As a result, even though he knew a lot of words, he couldn’t form a proper sentence or hold a conversation with anyone.

نکات داستان

تمرکز جک فقط بر روی حفظ لغات بود، بدون درک معنای واقعی آن‌ها. او به ندرت تمرین مکالمه یا شنیداری داشت و هرگز تلاشی برای استفاده از زبان انگلیسی به صورت جملات و عملیاتی نکرد.