Modifying comparisons در زبان انگلیسی

Modifying comparisons زبان انگلیسی

در این درس به توضیحات مربوط به Modifying comparisons در زبان انگلیسی می‌پردازیم. آیا می‌دانید چطور از عباراتی مثل shorter than, almost as fit as و exactly the same as در زبان انگلیسی استفاده کنید.

Modifying comparisons در زبان انگلیسی یا مقایسه با تغییرات، هنگامی استفاده می‌شود که می‌خواهیم دو شی را براساس صفتی که دارند مقایسه کنیم. در این نوع مقایسه، ما یک اصطلاح یا عبارت را به کار می‌بریم تا صفت را از شی قبلی به شی بعدی منتقل کنیم.

به طور کلی، modifying comparisons شامل سه بخش است:

1- دو شی با هم مقایسه می‌شوند.

2- یک صفت مشخص برای هر دو شی وجود دارد.

3- یک عبارت یا اصطلاح اضافه می‌شود تا صفت برای شی بعدی به کار گرفته شود.

برای مثال:

  • He is as tall as a basketball player. (او به اندازه بازیکن بسکتبال بلند است.) در این جمله، دو شی (او و بازیکن بسکتبال) با یکدیگر مقایسه می‌شوند. صفت “بلند” به هر دو اطلاق می‌شود و عبارت “as tall as” به کار می‌رود تا مقایسه بین دو شی صورت گیرد.
  • She runs faster than a cheetah. (او از یک چیتا سریع‌تر دویدن می‌تواند.) در این مثال، دو شی (او و یک چیتا) با یکدیگر مقایسه می‌شوند. صفت “سریع” برای هر دو شی استفاده می‌شود و عبارت “faster than” برای مقایسه دو شی به کار می‌رود.
  • The building is twice as tall as the one next to it. (این ساختمان دو برابر بلندتر از آنی که در کنارش قرار دارد است.) در این جمله، دو ساختمان با یکدیگر مقایسه می‌شوند. صفت “بلند” برای هر دو شی استفاده می‌شود و عبارت “twice as tall as” برای مقایسه دو شی به کار می‌رود.

مهم است به یاد داشت که modifying comparisons به معنای دقیق خود نیستند و فقط برای تاکید بر یک نقطه خاص در مورد مقایسه دو شی استفاده می‌شوند.

به مثال‌های زیر که از این عبارات استفاده کرده‌اند نگاه کنید.

He’s much shorter than his brother.
Good-quality socks are almost as important as your running shoes.
Our hotel room was exactly the same as the photos showed.

comparisons برای مقایسه بین دو چیز، افراد یا اعمال و بیان برابری یا نابرابری بین آنها استفاده می‌شود.
می‌توانیم صفت‌ها و قیدها را در قالب‌های مقایسه‌ای اصلاح کنیم تا درجه کلمات و عبارات خاص را تشدید کنیم.

اصلاح کننده‌های مقایسه‌ها همیشه با سایر عناصر جمله برای ایجاد حس اصلی عمل می‌کنند. آن‌ها معمولاً قبل از صفت و قید می‌آیند.

پرکاربردترین آنها عبارتند از:

a bit, a little, a lot, far, much, not much, rather, slightly…

مثال‌هایی از Modifying comparisons در زبان انگلیسی

  • These high heels are a bit darker than the others.
  • This exhibition is a little bigger than the one we saw yesterday.
  • Her wedding dress was a lot prettier than mine.
  • His sports shoes are much lighter than mine.
  • Online purchasing is not much cheaper than buying from a shop.
  • That’s rather more than I intended to say.
  • This skirt is slightly longer than the pink one.

توضیحات گرامر

چندین روش مختلف برای مقایسه در زبان انگلیسی وجود دارد. ما همچنین می‌توانیم شدت مقایسه‌ها را تغییر دهیم تا تفاوت‌های کوچک یا بزرگ را نشان دهیم.

Comparing

مقایسهمیتوانیم از صفات مقایسه‌ای برای مقایسه چیزهای مختلف استفاده کنیم.

Max is taller than Judy.
You’re more patient than I am.
His first book is less interesting than his second.

از  as … as با یک صفت برای بیان اینکه دو چیز یکسان هستند استفاده می‌شود یاnot as … as به عنوان اینکه بگوییم یک چیز از چیز دیگر کمتر است.

Her hair is as long as mine.
It’s not as sunny as yesterday.

می‌توانیم عبارت دیگری مثل different from, similar to و the same as را نیز بکار گیریم.

England is different from the United Kingdom.
His car is similar to mine.
The results from the first test are the same as the results from the second.

Showing big differences

می‌توانیم از much, so much, a lot, even or far با صفات مقایسه‌ای استفاده کنیم.

Sales in July were a lot higher than sales in June.
He was far less experienced than the other applicant.

nowhere near با as … as به همراه هم استفاده می‌شوند

The interview was nowhere near as difficult as the written exam.

می‌توانیم از very, really, completely or totally باهم استفاده کنیم.

They may be twins, but they’re completely different from each other.

Showing small differences

از صفات مقایسه‌ای با slightly, a little, a bit, a little bit or not much برای نشان دادن تفاوت کم استفاده می‌شود.

The number of registrations has been slightly lower than we expected.
Houses in my city are not much more expensive than flats.

almost, nearly, not quite, roughly, more or less or about به همراه as … as و the same as اورده می شوند.

She’s almost as old as I am.
The figures for May are more or less the same as the figures for June.

very یا  really با similar to می‌ایند.

My son looks really similar to my father when he was that age.

Showing there is no difference

big differencesاز exactly the same as or just as … as  برای نشان دادن اینکه تفاوت زیادی وجود ندارد استفاده می‌شود.

My grandma’s cakes still taste exactly the same as when I was a child!
A new phone can be just as expensive as a new computer these days.

تفاوت‌های بزرگ

Modifying comparisons

رایج‌ترین راه برای صحبت در مورد تفاوت‌های بزرگ استفاده از کلمه much است:

  • My pizza’s much bigger than yours.
  • This book is much more interesting

ما از far یا a lot به همین روش استفاده می‌کنیم:

  • My new computer is far smaller than my old one.
  • It’s a lot less expensive to travel by bus.

Very much یا a good deal کمی رسمی‌تر است:

  • He seems very much happier now.
  • Her new job is a good deal more demanding.

1- Present Simple و Present Continuous:

  • Present Simple برای بیان کارهای روزمره، خصوصاً کارهای همیشگی و عادی به کار می‌رود، مثلاً: I usually wake up at 6 o’clock (عادتاً ساعت ۶ صبح بیدار می‌شوم).
  • Present Continuous برای بیان کارهایی که در حال انجام هستند و در حال تغییر هستند، استفاده می‌شود، مثلاً: I’m studying English these days (این روزها دارم انگلیسی می‌خوانم).

2- “Good” و “Well”:

  • Good به عنوان صفت بکار می‌رود و بیانگر کیفیت یک شیء است، مثلاً: This is a good book (این کتاب خوب است).
  • Well به عنوان قید بکار می‌رود و بیانگر نحوه انجام کاری است، مثلاً: She sings well (او خواندن را خوب انجام می‌دهد).

3- “Do” و “Make”:

  • Do به کار می‌رود برای بیان فعالیت ها یا کارهایی که خالی از مفعول هستند، مثلاً: I do my homework every day (من هر روز تکالیفم را انجام می‌دهم).
  • Make به کار می‌رود برای بیان کارهایی که شامل ساختن، تهیه کردن یا ایجاد کردن چیزی باشند، مثلاً: She made a cake for her friend’s birthday (او برای تولد دوستش کیکی درست کرد).

تفاوت‌های کوچک

تفاوت های کوچک در زبان انگلیسی می‌توانند بسیار مهم باشند و در درک صحیح مفهوم جمله و ارتباطات بین گوینده و شنونده تأثیر داشته باشند. برخی از تفاوت های کوچک در زبان انگلیسی عبارتند از:

1- “Few” و “A few”:

  • Few به معنی “کم” است و به بیان تعدادی نزدیک به صفر استفاده می‌شود، مثلاً: Few people attended the meeting (تعداد اندکی از مردم به جلسه حضور داشتند).
  • A few به معنی “چند” است و به بیان تعدادی کوچک از چیزی استفاده می‌شود، مثلاً: A few people attended the meeting (تعداد کمی از مردم به جلسه حضور داشتند).

2- “Just” و “Only”:

  • Just به معنی “فقط” است و بیانگر یک محدودیت در زمان یا تعداد است، مثلاً: I just arrived at the party (من تازه به جشن رسیدم).
  • Only نیز به معنی “فقط” است اما برای بیان یک محدودیت تنها در تعداد استفاده می‌شود، مثلاً: There are only three cookies left (فقط سه کوکی باقی مانده).

3- “May” و “Might”:

  • هر دو may و might به معنی “ممکن است” هستند، اما might درجه شکمک‌گیری در مقایسه با may بیشتر است.
  • May به معنی اطمینان بیشتر و احتمال بیشتری استفاده می‌شود، مثلاً: He may be able to come to the party tonight (او احتمالاً امشب برای شرکت در جشن بیاید).
  • Might نشان‌دهنده احتمال کمتری است، مثلاً: He might be too busy to come to the party tonight (او احتمالاً خیلی مشغول است و نتواند امشب برای شرکت در جشن بیاید).

این تفاوت های کوچک، اگر چه کوچک به نظر بیایند، می‌توانند در درک صحیح زبان انگلیسی و برقراری ارتباطات مؤثر بسیار موثر باشند.

برای تفاوت‌های کوچک، ما اغلب از slightly استفاده می‌کنیم:

  • I feel slightly less nervous now.

A bit به همین شکل استفاده می‌شود، اما کمی غیر رسمی است، در حالی که a little رسمی‌تر است:

  • Could you be a bit more careful, please?
  • We started to go a little faster.

ما همچنین برای نشان دادن تفاوت‌های کوچک از not much استفاده می‌کنیم:

  • She’s not much taller than you.

از Not any یا no استفاده می‌شود تا نشان دهد که اصلاً تفاوتی وجود ندارد:

  • He isn’t any more popular than his brother.
  • Her laptop’s no better than mine.

اگر تفاوت تعجب آور است زیرا اولین چیزی که قبلاً کیفیت زیادی را دارد که می‌خواهید توصیف کنید، از even استفاده کنید:

  • The mountains are even higher here!

مقایسه دو نفر یا کیفیت‌های خاص

برای مقایسه دو فرد یا چیزهایی که دارای یک کیفیت خاص هستند، می‌توانیم از as … as استفاده کنیم:

  • My brother’s as tall as my dad.

اگر بخواهیم بر یک شباهت تأکید کنیم، just اضافه می‌کنیم:

  • Women are just as good at science as men.

برای صحبت در مورد چیزهایی که تقریباً، اما نه دقیقاً یکسان هستند، از roughly, about یا more  less استفاده می‌کنیم:

  • It was roughly as big as a football.
  • The tree’s about as high as the top of the building.
  • The movie was more or less as bad as I’d expected.

مقایسه‌های دو نفر با صفت‌های متضاد

صفات متضادبرای مقایسه دو نفر با یکدیگر یا برای بیان کیفیت‌های خاص، در زبان انگلیسی می‌توان از صفات و قیدهای مختلفی استفاده کرد. در اینجا به برخی از رایج ترین صفات و قیدهایی که برای مقایسه دو نفر یا بیان کیفیت‌های خاص به کار می‌روند، اشاره می‌کنیم:

1- Tall / Short: بلند / کوتاه

  • Example: John is taller than Tom. / Sarah is shorter than average.

2- Smart / Stupid: باهوش / احمق

  • Example: Mary is very smart, but her brother is a bit stupid.

3- Funny / Boring: خنده‌دار / خسته‌کننده

  • Example: The comedian was funny, but the movie was boring.

4- Strong / Weak: قوی / ضعیف

  • Example: James is stronger than his friend. / This coffee is too weak for me.

5- Beautiful / Ugly: زیبا / زشت

  • Example: She is a very beautiful woman. / That painting is really ugly.

6- Good / Bad: خوب / بد

  • Example: My new job is good, but my old one was bad.

7- Happy / Sad: خوشحال / ناراحت

  • Example: She was happy to see her friends, but now she is sad that they have to leave.

8- Honest / Dishonest: صادق / دروغگو

  • Example: He is an honest person, but his friend is very dishonest.

9- Friendly / Unfriendly: دوستانه / غیردوستانه

  • Example: The staff at this hotel are very friendly. / His boss is unfriendly and difficult to work with.

همچنین، برای مقایسه دادن کیفیت‌های خاص می‌توان از تعبیرات و اصطلاحات خاص نیز استفاده کرد. به عنوان مثال، اصطلاح “as cool as a cucumber” برای بیان آرامش و سکون بیش از حد، یا اصطلاح “like a fish out of water” برای بیان ناراحتی و عدم راحتی در یک موقعیت جدید، مورد استفاده قرار می‌گیرند.

ده نکته گرامری درباره Modifying comparisons در زبان انگلیسینکات گرامری

  1. برای مقایسه دو شیء، از صفت‌ها برای توصیف تفاوت بین آنها استفاده می‌شود. مثال: My car is faster than yours.
  2. برای مقایسه بیش از دو شیء، از صفت‌های superlative استفاده می‌شود. مثال: This is the tallest building in the city.
  3. اگر شما می‌خواهید دو شیء را با هم مقایسه کنید، ابتدا باید آنها را با استفاده از conjunctions به هم مرتبط کنید. مثال: My dog is bigger and more playful than your cat.
  4. برای توضیح مقایسه در مورد چیزی که قبلاً معرفی شده، از صفات تعریفی استفاده می‌شود. مثال: The new car is faster than the old one.
  5. برای مقایسه دو شیء که قابل مقایسه نیستند، از صفات بی‌عدد (non-count) استفاده می‌شود. مثال: I can’t compare apples and oranges.
  6. برای توضیح مقایسه از لغات مانند “a little” یا “a lot” استفاده می‌شود. مثال: My brother is a little taller than me.
  7. برای مقایسه دو شیء با ابعاد مختلف، از صفات تعریفی استفاده می‌شود. مثال: The Eiffel Tower is taller than the Statue of Liberty.
  8. برای توصیف مقایسه‌ای که بهینه ترین حالت را نشان می‌دهد، از عبارت “as … as possible” استفاده می‌شود. مثال: We want to finish the project as quickly as possible.
  9. برای مقایسه دو شیء در یک زمان مختلف، از عبارت “compared to” استفاده می‌شود. مثال: The number of tourists this year is small compared to last year.
  10. برای توصیف مقایسه‌ای که برای نشان دادن تفاوت‌ها استفاده می‌شود، از عبارت “by comparison” استفاده می‌شود. مثال: By comparison, the new model is more expensive but has better features.