آموزش رایگان زبان

کلمه “in” در زبان انگلیسی یک حرف اضافه است که می‌تواند معانی مختلفی داشته باشد. در این مطلب به انواع مختلف معنی in در فارسی میپردازیم.

معنی in در فارسی

برخی از معانی رایج کلمه in عبارتند از:

  • در درون، داخل
  • در زمان
  • در حال انجام
  • در حالت
  • در حالت لباس پوشیدن
  • در میان
  • با استفاده از
  • ساخته شده از
  • به درون
  • به داخل

ترجمه “in” به فارسی

ترجمه دقیق کلمه “in” به فارسی به‌طور مستقیم بستگی به معنی آن در جمله دارد. با این حال، برخی از ترجمه‌های رایج آن عبارتند از:

  • در
  • داخل
  • در زمان
  • در حال انجام
  • در حالت
  • در حالت لباس پوشیدن
  • در میان
  • با استفاده از
  • ساخته شده از
  • به درون
  • به داخل

معنی in در فارسی
معنی in در جملات انگلیسی و ترجمه فارسی آن‌ها

در اینجا چند جمله به انگلیسی و ترجمه فارسی آن‌ها آمده است که از کلمه “in” استفاده می‌کنند:

  • The cat is in the box (گربه در جعبه است.)
  • I am in my room (من در اتاقم هستم.)
  • The meeting is in an hour (جلسه در یک ساعت دیگر برگزار می‌شود.)
  • I am in love (من عاشق هستم.)
  • I am in pain(من درد دارم.)
  • I am in a hurry(من عجله دارم.)
  • I am in the army(من در ارتش هستم.)
  • I am dressed in black (من لباس سیاه پوشیده‌ام.)
  • I am made of wood (من از چوب ساخته شده‌ام.)
  • I am going in(من می‌روم داخل.)

داستانی به انگلیسی و ترجمه فارسی آن

در اینجا یک داستان به انگلیسی و ترجمه فارسی آن آمده است که از کلمه “in” استفاده می‌کند:

The Boy in the Box

Once upon a time, there was a boy named David who lived in a small town. One day, David was playing in the woods when he found a box. The box was small and made of wood. David opened the box and saw a note inside. The note said, “I am trapped in here. Please help me.”

David was scared, but he knew he had to help the person in the box. He took the box home and showed it to his parents. David’s parents called the police. The police came and opened the box. Inside the box was a little girl. The little girl was cold and hungry. She had been lost in the woods for days.

The police took the little girl to the hospital. The little girl was safe and sound. She was so grateful to David for helping her. David was a hero. He had saved the little girl’s life.

ترجمه فارسی داستان

پسر بچه‌ای در جعبه

روزی روزگاری، پسر بچه‌ای به نام داوود در یک شهر کوچک زندگی می‌کرد. یک روز، داوود در حال بازی در جنگل بود که یک جعبه پیدا کرد. جعبه کوچک و از چوب بود. داوود جعبه را باز کرد و یک یادداشت داخل آن دید. یادداشت می‌گفت: “من اینجا گیر کرده‌ام. لطفاً کمکم کنید.”

داوود ترسیده بود، اما می‌دانست که باید به شخصی که در جعبه بود کمک کند. او جعبه را به خانه برد و به والدینش نشان داد. والدین داوود پلیس را خبر کردند. پلیس آمد و جعبه را باز کرد. داخل جعبه یک دختر بچه بود. دختر بچه سرد و گرسنه بود. او در جنگل برای روزها گم شده بود.

پلیس دختر بچه را به بیمارستان برد. دختر بچه سالم و بی‌خطر بود. او از داوود خیلی ممنون بود که به او کمک کرده بود. داوود قهرمان بود. او جان دختر بچه را نجات داده بود.

نتیجه‌گیری

کلمه “in” در انگلیسی یک حرف اضافه است که می‌تواند معانی مختلفی داشته باشد. معنی in به صورت دقیق به فارسی به‌طور مستقیم بستگی به معنی آن در جمله دارد. با این حال، برخی از ترجمه‌های رایج آن عبارتند از: در، داخل، در زمان، در حال انجام، در حالت، در حالت لباس پوشیدن، در میان، با استفاده از، ساخته شده از، به درون، به داخل