Warning: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /home/hienglish/public_html/wp-config.php:1) in /home/hienglish/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/classes/Buffer/class-cache.php on line 212
کتاب 504 واژه – درس 4 - سامانه آموزش زبان انگلیسی Hi English

کتاب 504 واژه – درس 4

کتاب 504 واژه – درس 4

کتاب 504 واژه – درس 4 : در این درس، با 12 واژه پرکاربرد که در آموزش زبان انگلیسی رایج هستند، آشنا خواهید شد.

WordSynonymsترجمه
Vapor moisture in the air that can be seen; fog; mistبخار
Eliminate get rid of; remove; omitاز بین بردن
Villain a very wicked personشرور
Dense closely packed together; thickمتراکم
Utilize make use ofاستفاده کنید
Humid moist; dampمرطوب
Theory explanation based on thought, observation, or reasoning.تئوری
Descend go or come down from a higher place to a lower levelفرود آمدن
Circulate go around; go from place to place or person to person.گردش کنید
Enormous extremely large; hugeعظیم
Predict tell beforehandپیش بینی
Vanish disappear; disappear suddenlyمحو شدن

نمونه جملات با واژگان کتاب 504 واژه – درس 4

Vapor

The hot tea produced a vapor that rose from the cup. (چای گرم یک بخار تولید کرد که از فنجان بالا رفت.) ترجمه فارسی: بخار

Eliminate

The company decided to eliminate all unnecessary expenses in order to save money. (شرکت تصمیم گرفت همه هزینه‌های غیرضروری را حذف کند تا پول صرفه جویی شود.) ترجمه فارسی: حذف کردن، رفع کردن

Villain

The villain in the movie was very convincing with his evil plans. (شخصیت شرور در فیلم با نقش بدی خود بسیار قانع کننده بود.) ترجمه فارسی: شرور

Dense

The forest was dense and it was difficult to see through the trees. (جنگلی که ما در آن قرار داشتیم، سرسبز و پراز درختان بود و دیدن از طریق آنها سخت بود.) ترجمه فارسی: متراکم، چگال

Utilize

We should utilize our resources efficiently to get the best results. (باید منابع خود را به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم تا نتایج بهتری بگیریم.) ترجمه فارسی: به کار گرفتن، استفاده کردن

Humid

The humid air made it difficult to breathe during the summer months. (هوای مرطوب در طول ماه‌های تابستان باعث سخت شدن تنفس می‌شود.) ترجمه فارسی: مرطوب

Theory

There are many theories about the cause of the universe, but no one knows for sure. (تئوری‌های زیادی درباره علت وجود جهان وجود دارد، اما هیچ کس به طور قطعی نمی‌داند.) ترجمه فارسی: تئوری، نظریه

Descend

The hiker began to descend the mountain as the sun set. (پیاده‌روی کننده با غروب خورشید، از کوه پایین آمد.) ترجمه فارسی: پایین آمدن، فرود آمدن

Circulate

The news of the politician’s scandal quickly began to circulate through the media. (اخبار رسوایی سیاستمدار به سرعت در رسانه‌ها منتشر شد.) ترجمه فارسی: پخش کردن، گردش کردن

Enormous

The elephant was enormous and towered over the other animals at the zoo. (فیل بسیار بزرگ بود و از سایر حیوانات در باغ وحش بلندتر بود.) ترجمه فارسی: عظیم، بزرگ

Predict

It is difficult to predict the outcome of the election due to the many variables involved. (به دلیل متغیرهای زیادی که درگیر شده‌اند، پیش‌بینی نتیجه انتخابات سخت است.) ترجمه فارسی: پیش‌بینی کردن

Vanish

The magician made the rabbit vanish with a wave of his wand. (جادوگر با یک موج قلبک چوپان را ناپدید کرد)